سویل قنبریسویل قنبری، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 14 روز سن داره

سویل ، لایق عشق

اولین مسافرت

بابلسر  اولین جایی بود که با هم رفتیم خیلی با مسافرتهای دیگه فرق داشت . میتونم بگم من و بابا هیچ چی از مسافرت نفهمیدیم همکار بابا با خانومش هم باهامون بودن (مجید و زهرا) خودشون هنوز نی نی ندارن . خیلی تورو دوست دارن   کاچیلا           پاساژ پرشیا         م حوطه ویلاها       ساحل بابلسر         جنگل       کنار دریا     بستنی یخی   &nbs...
8 ارديبهشت 1392

آبتنی

 12فروردین رفتیم باغ و برای اولین بار بردیمت تو استخر     انقدر خسته شدی که تا لباساتو پوشوندم خوابیدی   ...
12 فروردين 1392

من و سویل تنهایی

امروز 28 اسفند بابا امشب میمونه بانک و شب نمیاد خونه قراره شب بابا احد مارو ببره سر کار تا بابا تورو ببینه آخه تا حالا انقدر ازت دور نبوده دلش برات تنگ میشه ...
28 اسفند 1391

روز برفی و آدم برفی

دخملی امروز برف اومده و من و بابا تو رو بردیم بیرون تا اولین برف زندگیت و ببینی بعدش اومدیم خونه و بابا برات تو کاسه آدم برفی درست کرد . دستش درد نکنه خیلی با نمک شده بود         ...
25 اسفند 1391

تولد دایی علیرضا

    روز تولد دایی قرار بود تو رو ببریم برای اکوی قلب انقدر استرس داشتم که داشت حالم بد میشد ولی خدارو شکر قلب کوچولوت صحیح و سالم بود   ...
9 اسفند 1391

غلت زدن در روز تولد دایی حمید

هوراااااااااااااااااااااااااااا روز تولد دایی حمید حاضر شده بودیم بریم خونش که دیدم تو رو زمین همینجوری داری غلت میزنی و میری تا اسباب بازیتو برداری امروز تو 3ماه و 2 روزه هستی       ...
30 بهمن 1391